The only karate doer 

The “love of karate” record belongs to someone who is both a woman and lives in a village.  Istereme means “to love.”  “Good-natured Istereme” got married at the age of 19 and made a living in Mako, continuing karate until she became a mother. She gave up karate for a while but started again, this time winning many colorful medals.

His father’s house is located in the village of Avajiq, and during these trips, Istereme discovered a great deal, the incredible talent of the village children in karate.  He decided to establish a club for the “Avajiq girls”.  Patience towards the limitations of the village paid off and the international and national medals of the Istereme’s students were awarded, but the club remained dump.

As always, the authorities promised to repair the club in two weeks, but in the midst of a large volume of promises and appointments, as usual, it was lost, a year passed and they were deprived of even the non-standard sports space.  This distance and frustration of the girls from the sports space increased day by day with the beginning of the Corona pandemic, but Istereme started to work regardless of the disappointments again, and this time the yards and open spaces were the places to exercise for them.

Economic hardships were deteriorating and Istereme’s motives are abandoned if he is left alone.

تنهاترین کاراته کا

.ایسترم خوش خلق متولد سال 1363 در روستای آواجیق از توابع شهرستان چالدران است. پدر مشوق اصلی او در ورزش بود
.اوایل برای اینکه پدرش را خوشحال کند ورزش می کرد اما بعد کم کم به ورزش علاقه مند شد
ازدواج با خواستگارش را مشروط برادامه فعالیت های ورزشی خود گذاشت. بعد از ازدواج به شهر ماکو نقل مکان کرد. مدتی تا بزرگ شدن فرزندانش از ورزش دور شد اما بعد از چند سال با دو دختر خود بر روی تاتمی رفت
ایسترم می گوید: “برای شرکت در یک عروسی به آواجیق رفتم. دخترم به خاطرموفقیت هایی که در کاراته کسب کرده بود؛ زبانزد همه بود و مورد توجه قرار می گرفت. بچه های روستا کمی روی این موضوع حساس بودند و در یک فرصت مناسب در روز عروسی با دخترم دعوا کردند. من از دور این زد و خوردها را تماشا می کردم و می دیدم که بچه ها خیلی سریع حرکت های پای دخترم را تقلید می کنند و چقدر زود یاد گرفتند! با خودم فکر کردم بچه ها با یک تقلید ساده و نگاه کردن چه خوب یاد گرفتن اگر آموزش ببینند چیکار که نمی کنند
بعد از این جریان ، او چند روز در هفته را به آواجیق می رفت تا با بچه ها تمرین کند. خرابی ها و نداشتن امکانات کافی سالن ورزشی آواجیق کار و تمرین را برای بچه ها سخت کرده بود
.ایسترم امیدوار بود روزی برسد که سالن ورزشی تاتمی کاراته داشته باشد و بچه ها مجبور نباشند روی تشک تمرین کنند
با شیوع کرونا در ایران ، ایسترم از شاگردان خود خواست از تمرینات شان فیلم بگیرند و برای او ارسال کنند. و او در خانه این تمرین ها را با دقت نگاه می کرد و خطاهای احتمالی را رفع می کرد. با بهتر شدن وضعیت کرونا در منطقه، او در خانه بچه ها حضور پیدا کرد و تمرین آنها را از نزدیک نگاه کرد
ایسترم به معنای دوست داشتن است. پدرش این نام زیبا را برای او انتخاب کرد. فعالیت های او در راستای ارتقا و پیشرفت بچه های آواجیق و دیگر روستا ها، چیزی جزدوست داشتن و عشق ورزیدن نیست
امید که با حمایت مسئولین در ایجاد فضای مناسب ورزشی برای بچه ها و حمایت های مالی مربیانی که بصورت خودجوش فعالیت هایی این چنینی را شروع کرده اند، این زنجیره دوست داشتن و علاقه به پیشرفت همنوع خصوصا مناطق کمتردیده شده ادامه دار باشد